گمشده در من

متن مرتبط با «جستجو در تورنت ها» در سایت گمشده در من نوشته شده است

گمشده در تو

  • «گمشده در تو» کاش می دانستی، هنوز هم، می گذرند جاده های بسیاری از قلب من، هنوز هم دوست دارم، کنار تو خیسی برگ های شقایق ها را لمس، بسپارم به باد، همه شیدایی گیسوانت را  و به خورشیدکی تازه بالغ بسپارم طعم گونه هایت را هنوز هم دوست دارم،  هر صبح اردیبهشت، اکتشاف کنم گسی طعم بوسه هایت را یا در میان ازدحام زیبایی باغ های گل سرخ، شانه کنم گیسوانت را در محضر سرخ آفتاب.... راستی، چرا وقتی کنار توام، نمی یابم خود را؟ آیا من گمشده در تو نیستم؟ #حجت_فرهنگدوست  #اردیبهشت۱۴۰۳ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جستجو

  • #جستجو چه می دانستم این همه راز است در پرواز!روزی،دیدم نیستی!در یک لحظه نبودنت،دیدم برای تمام عمر،تنهایم... صبحی زود،به خورشید گفتم:نیاز به تو دارم،تو باش برایم ای دل همه عشاقان گرم از تو!گفت:باز هم در جستجویش باش! راست می گفت، شب شد،دیدم تنهایم... #حجت_فرهنگدوست#مرداد۱۴۰۲ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در سفرم

  • به سوی کویر،در سفرمشعر دستانم بوی خاک می دهددشت چشمانم،مملو از آواز شقایق های بهاری! به سوی کویر،در سفرمدر دشت ها،میان خوشه های سبز گندمپروانه ای می رقصد در بادانبوهی از قاصدک ها کنار جوی مهربانیسپرده اند تن را به گرمای خورشید بهاری،ردیفی از مورچه ها،خطی سیاهی کشیده اند به امتداد گندم زار امید. اینجا که من هستم، همه چیز هست،حتی یاد،و تمام احساس تو!می دانستی،حتی در سفر با من همیشه هست کوله باری از صدای تو! راستی قاصدکم!می دانستی چشم هایت چه زیبایند؟و دستانت،دستان مهربان تو شکل دیگری از برکت و نور! به سوی کویر در سفرماما نمی دانی چقدر دل تنگ توام! گندمزارهای_سلطان_آباد #اردیبهشت۱۴۰۱#حجت_فرهنگدوست بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درخت کوچک حیاط قلبم

  • مرا می گویی؟تنهایی ها دلم را عادت دادم به تنهایینمی ترسم دیگر از سیاهی حرف دیگرانآه ای آشنا به کوچه های قلبم،چشمه های چشم را نمانده اشکیتا کی چشم به راه کاروانی که بیاورد خبر تو را؟می دانی،کبوتران سپید گم شدن در باد؟می دانی،سپرده ام چلچله های جوانی را به قفس گذر عمر؟ همه رفتند! همه آنانی که قسم خوردند که خواهند ماند به راه عشق و وفاآه ای آشنا به کوچه های قلبم،ای آشنا با دردهای دلم،مرا، عادت های بد چه بس بسیاراما خطای دوست داشتن های تو چه بس بسیار! همه رفتندهمه آنانی که عشق را بر سر راه گذاشتندو گفتند هستیم تا شکوفه دهد باغ!همه رفتندو تو اما ماندی، تو که هستی؟ همه رفتند،سایه ها را پاییز برد، سرما را زمستان آورد و تو اما ماندیتو همان تک درخت حیاط کوچک دلم.... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مرا ببوس در

  • مرا ببوس در باد چه سبکچه بی پروا تر بودم از همیشه!در آن شرم غروبی که پیکرم را تراش می دادیمن بودم در بادو باز هم باد....   تراش بده مرا!به سختی یک خاطره شیرینبه آسانی گیسوان رقصنده در هجوم بی پروای با, ...ادامه مطلب

  • بهارک

  • #بهارک میان خماری شبی تاریکچون بی تابی یک رودچون زیبایی یک ماهمیان هوس های پراکنده در نورهای مبهم یک نگاهناگاه،صدایم زدی!صدایم زدی!صدایت را می شنیدم منصدایت را/حتی در سکوت های ممتد تنهاییمن همیشهصدایت, ...ادامه مطلب

  • تنها برای تو

  • تو را در باد سروده اندمرا در خواب شاعر گیسوان توتو را در باد رهامرا در آسمان چشمان تو کبوتر!   شعری زیبا هستیتو را من اما، نسروده ام!چون یک رقص کوچک قاصدکتو در شعرها افسانه شدی!شعری نداشتم من برایتمن, ...ادامه مطلب

  • پرنده رهایی

  • #پرنده_رهایی رفتیرفتی و خیال کردیمرا همین گونه خواهی دید که دیدی؟ خیال کردی!با همین کوله باری که به تن دارم از زخمروزی،مراکبوتری در آسمان  قلبش خواهد یافتدوبارهپرواز را خواهم آموختاین باربیشتر اوج خوا, ...ادامه مطلب

  • همسفر ابرها

  • #همسفر_ابرها خودت را رهابگذار بدود میان گیسوانت نسیمدره هافریاد اسم زیبای تو  میان مخمل صخره هایندای جدا مانده از سالهای سبزه و گلخودت را رهافانوسی باش در رهگذار بیدریغ اردیبهشتپای بگذار بر این شهر خم, ...ادامه مطلب

  • هزاران جاده بیکران تا ابرها.

  • چه می خواهم؟ پرسید پرسید انعکاس تنهایی یک گل در زلال  چشمه ای دور دست گل من عکس حضور خلوت خویش را ندیده بود در خلوت های آرام گلی که با حرفهای شاعرانه ندیده بود چگونه عاشقی ها را باید دید!   بر دستهای , ...ادامه مطلب

  • رهایی

  • #رهایی ای که خسته آمده ای از شهر خستگی هابه ییلاق هزاران بهاربه دیدار چشمان هزار چشمهبه میان عطر درختان سیب در سایه سار مهربانی هابه سرزمین آب و سیب و چشمان زیبا قدم بگذار!اکنون،یک دسته گیسوی آرامش از, ...ادامه مطلب

  • رویش بهار

  •   ای همه خانه نشینانتاب بیاورید زندگی را هنوز! رنج انقلاب و جنگ و هزاران بی درمان درد دیگر را از سر گذرانده اید،کنار ما هست هنوز موسیقی نگاهتانآنگاه که شقایق بهاری می روید از کناره مقبره کوروش! چکه نم, ...ادامه مطلب

  • بهارک من

  • بهارک من در نسیم وزیدن گرفت دوباره نامشدر جویبارها،عکسی از او  دوباره نمایانبا آن آواز های مستیروی از عشقِ سرخدل از سبزهِ سبزای بهارکمعشق را از که گرفتی جان؟     مرگ سیاهی را پایان دادیزمستان را بی اع, ...ادامه مطلب

  • بهارکم

  • بهارنام دیگر توست!زنی که دامن بلندی دارد از هزاران بوسه ی بهاریو دستانش از جنس درختان سپید توت!چگونه به عشق من می خندی؟تو عاشق نبودی که ببینی چگونهمیان یاس های زردبه سخره می گیرد قلبم را آنکه تمام عمر, ...ادامه مطلب

  • مرا دریاب

  • #مرادریاب رفتی،اما انگار دریا همچنان رو به روی من است!با همان موج هایی که دوست داشتی!با ماهیکه می درخشد میان سیاهی آسمانآنقدر نزدیک است خیالت به خیالممثل ستاره های چسبیده به افقو انگار،هر لحظه خواهد ا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها